
سنگسار زنان در ایران
سنگسار، یا رجم، یکی از مجازات های بحث برانگیز در قوانین کیفری ایران است که عمدتاً برای جرم زنای محصنه (یعنی زنا توسط فرد متأهل) در نظر گرفته می شود. این حکم، ریشه های فقهی دارد و اجرای آن در ایران همواره با واکنش های شدید داخلی و بین المللی روبرو بوده است.
سلام به همه! وقتی حرف از «سنگسار زنان در ایران» میشه، ناخودآگاه یه حس خاصی تو دل آدم ایجاد میشه؛ یه حس تعجب، نگرانی و حتی گاهی خشم. این مجازات، که بهش «رجم» هم میگن، فقط یه کلمه تو کتاب های قانون نیست؛ پشت هر کدوم از پرونده هاش، یه دنیا قصه و چالش خوابیده. ایران جزو معدود کشورهایی تو دنیاست که هنوز این حکم رو تو قوانینش داره، و همین باعث شده که همیشه زیر ذره بین سازمان های حقوق بشری و فعالان داخلی و بین المللی باشه.
تو این مقاله می خوام یه نگاه جامع و دوستانه بندازیم به این موضوع پیچیده. قراره با هم ببینیم سنگسار از کجا اومده، تو قوانین ما چه جایگاهی داره، چه کسایی رو باهاش مجازات کردن و چه واکنش هایی رو به دنبال داشته. هدف اینه که با زبونی خودمونی و خودمانی، همه ابعاد ماجرا رو روشن کنیم تا تصویر واضح تری از این پدیده تو ذهن همه مون نقش ببنده.
حکم سنگسار در ایران: یه جور مجازات خاص!
خب، بریم سراغ اصل مطلب. اول از همه باید بدونیم سنگسار چیه. رجم، یا همون سنگسار، یه مجازات خیلی قدیمی تو بعضی از نظام های حقوقیه، مخصوصاً تو فقه اسلامی. تو ایران، این حکم بیشتر برای جرم «زنای محصنه» به کار میره. زنای محصنه یعنی چی؟ یعنی وقتی یه زن یا مرد متاهل، با شخص دیگه ای غیر از همسر خودش رابطه جنسی برقرار کنه.
حالا چرا میگم این مجازات خاصه؟ چون شیوه اجراش خیلی خشن و بی رحمانه ست. محکوم رو تا یه قسمتی تو خاک دفن می کنن و بعد با پرتاب سنگ به سمتش، حکم رو اجرا می کنن. البته اندازه سنگ ها هم مهمه؛ نباید اونقدر بزرگ باشن که طرف با یه ضربه کشته بشه، و نه اونقدر کوچیک که اسمش سنگ نباشه. ایران یکی از ۶ کشوری تو دنیاست که سنگسار رو تو قوانین کیفری خودش داره. این مسئله، همیشه یه دردسر بزرگ برای وجهه ایران تو مجامع بین المللی بوده و هست.
اهمیت این موضوع فقط تو بحث حقوق بشر خلاصه نمیشه. ابعاد فقهی، حقوقی، اجتماعی و حتی تاریخی داره. از همون سال های اول انقلاب، اجرای این حکم بحث برانگیز بوده و فعالان زیادی، چه تو ایران و چه خارج از کشور، برای حذف کاملش تلاش کردن. کارزارهایی مثل «قانون بی سنگسار» هم دقیقاً برای همین هدف شروع به فعالیت کردن. پس، این فقط یه قانون خشک و خالی نیست، یه موضوع پرچالش و زنده ست که هنوزم آدم ها رو به خودش درگیر میکنه.
ریشه یابی: از فقه تا قانون، سنگسار از کجا اومده؟
حالا که فهمیدیم سنگسار چیه، بذارید یه کم عمیق تر بشیم و ببینیم ریشه های این حکم تو فقه و قانون ما چیه. واقعاً این حکم از کجا اومده و چطور وارد سیستم حقوقی ایران شده؟
سنگسار توی شرع: بحث و حدیث زیاد داره!
مجازات رجم، ریشه های قوی ای تو فقه اسلامی داره. خیلی از فقها به استناد آیاتی از قرآن (هرچند صریحاً کلمه رجم در قرآن نیست و بیشتر به روایات و سنت ارجاع داده می شود) و بخصوص روایات متعددی از پیامبر اسلام و امامان، وجود این حکم رو واجب و قطعی میدونن. مثلاً میگن تو حدود ۹۰ روایت معتبر، به این حکم اشاره شده.
اما خب، تو همین فقه هم همه یک صدا نیستن. بعضی از فقها معتقدن که شرایط اثبات این جرم (مثل شهادت چهار شاهد عادل یا چهار بار اقرار متهم) اونقدر سخته که عملاً اجرای اون رو خیلی نادر میکنه. از طرفی، بعضی دیگه از فقهای معاصر، با توجه به تغییرات زمانه و عرف جامعه، دیدگاه های متفاوتی دارن و حتی ممکنه به حذف این حکم یا تبدیل اون به مجازات های دیگه مثل اعدام با روش های انسانی تر، متمایل باشن. این بحث های فقهی نشون میده که حتی تو دایره مذهبی هم، اختلاف نظرهایی درباره ماهیت و اجرای سنگسار وجود داره.
حکم سنگسار تو قانون ایران: یه چیزی بین حذف و اجرا!
بعد از انقلاب اسلامی، قانون مجازات اسلامی بر اساس موازین فقهی تدوین شد و سنگسار هم جای خودشو تو این قانون پیدا کرد. مواد قانونی مرتبط با این حکم، مشخصاً برای زنای محصنه (یعنی زنا توسط فرد متاهل) در نظر گرفته شده بود.
ولی جالبه بدونید که حتی تو خود قانون مجازات اسلامی هم، این حکم دستخوش تغییراتی شده. مثلاً تو نسخه های جدیدتر قانون، عبارت صریح رجم از متن مواد قانونی حذف شده و به جاش گفته میشه مجازات شرعی. این تغییر، یه جورایی نشون دهنده اینه که حتی تو سطوح قانون گذاری هم، تمایل به کمرنگ کردن و شاید در آینده حذف این حکم وجود داشته. هرچند که حذف عبارت صریح، به معنی حذف خود حکم از سیستم قضایی نیست و قضات هنوز هم میتونن با استناد به مبانی فقهی، این حکم رو صادر کنن.
اثبات جرم زنای موجب سنگسار، طبق قوانین ما، واقعاً کار سختیه. باید چهار نفر شاهد عادل باشن یا خود متهم چهار بار اعتراف کنه. این سختی اثبات، یکی از دلایلیه که بعضی ها میگن اجرای این حکم نادره.
برای اینکه حکم سنگسار اجرا بشه، باید یکی از اینا ثابت بشه: ۱. شهادت چهار شاهد عادل مرد که همه با هم، یک لحظه و دقیقاً یک اتفاق رو دیدن. ۲. خود فرد، چهار بار اعتراف کنه. ۳. علم قاضی، یعنی قاضی به قدری از ماجرا مطمئن بشه که جای هیچ شکی نمونه. همین شرایط سخت، یکی از دلایلیه که مسئولین قضایی ایران میگن اجرای این حکم خیلی کمه و عملاً مواردش نادره. روش اجرای حکم هم خودش یه داستانه؛ اگه جرم با شهادت ثابت شده باشه، اول شاهدها سنگ می زنن، بعد قاضی و بعد بقیه. اگه با اقرار یا علم قاضی ثابت شده باشه، اول قاضی و بعد بقیه. و یه نکته جالب: اگه مجرم تو حین اجرا، از گودال فرار کنه و اثبات جرم با اقرار یا علم قاضی بوده باشه، دیگه حکمش ادامه پیدا نمی کنه. اما اگه با شهادت بوده باشه، برگردونده میشه.
سنگسار تو ایران بعد از انقلاب: یه تاریخ پر فراز و نشیب
تاریخچه اجرای سنگسار تو ایران بعد از انقلاب، پر از فراز و نشیب و توقف و ازسرگیری بوده. این موضوع نشون میده که خود دستگاه قضایی هم همیشه باهاش کلنجار داشته.
شروع ماجرا و دوران تعلیق
تو سال های اول انقلاب، اجرای حکم سنگسار شروع شد. اما خب، با گذشت زمان و بالا گرفتن اعتراضات داخلی و بین المللی، مسئولین قضایی مجبور شدن یه فکری به حالش بکنن. مثلاً سال ۲۰۰۳، در پی قول هایی که مسئولین قوه قضاییه به مقامات اروپایی داده بودن، بخشنامه ای از طرف رئیس وقت قوه قضاییه، آقای محمود هاشمی شاهرودی، صادر شد که طبق اون، صدور احکام سنگسار به طور موقت متوقف شد. این یه خبر خوب بود، یه نفس راحت برای خیلی ها. این تعلیق نشون می داد که فشارها بی نتیجه نبوده.
ازسرگیری و گزارش ها: چرا باز هم اجرا شد؟
متأسفانه این توقف موقتی بود و باز هم گزارش هایی از اجرای سنگسار به گوش رسید. سال ۲۰۰۷، چند مورد سنگسار تو شهرهای مشهد و تاکستان گزارش شد که دوباره همه رو شوکه کرد. مسئولین قضایی توجیه کردن که اجرای حکم تو تاکستان حاصل اشتباه قاضی بوده، اما خب، این توجیه قانع کننده نبود و موجی از انتقادها رو به دنبال داشت.
آمار دقیق اجرای سنگسار تو ایران همیشه یه چالش بوده، چون معمولاً به طور شفاف منتشر نمیشه. اما گزارش های سازمان های حقوق بشری و رسانه های معتبر نشون میده که تعداد زیادی از این احکام صادر شده و بعضی هاش هم به مرحله اجرا رسیده. نکته قابل تأمل اینه که بیشتر این موارد تو مناطق کم برخوردار و با سطح سواد پایین تر گزارش شده. این خودش یه بعد اجتماعی و طبقاتی به ماجرا میده که باید بهش فکر کرد.
پرونده های خاص: زنانی که در دل طوفان سنگسار قرار گرفتند
سنگسار فقط یه واژه تو قانون نیست؛ پشت هر پرونده اش، یه زن یا مردی هست که زندگیش به شکل تراژیکی تحت تأثیر قرار گرفته. بعضی از این پرونده ها اونقدر سروصدا کردن که جهانی شدن. بیاید چند تا از معروف ترین هاش رو بررسی کنیم.
سکینه محمدی آشتیانی: پرونده ای که جهانی شد!
اگه از پرونده های سنگسار تو ایران صحبت کنیم و اسم سکینه محمدی آشتیانی رو نبریم، انگار یه چیزی کمه. سکینه، یه زن ۴۳ ساله آذری بود که تو سال ۲۰۰۶ به جرم زنای محصنه به سنگسار محکوم شد. اما داستان اون فقط به زنا خلاصه نمیشد؛ اتهام مشارکت در قتل همسرش هم بهش زده شد. پرونده سکینه پر از ابهام و تناقض بود.
اعترافات تلویزیونی اجباری اون، که صورتش شطرنجی بود و صداش از زبان آذری به فارسی ترجمه میشد، موجی از خشم و انتقاد رو تو دنیا به راه انداخت. خیلی ها گفتن این اعترافات زیر فشار گرفته شده، و حتی وکلای اون، محمد مصطفایی و جاوید کیان هم همین رو تأیید کردن. محمد مصطفایی، وکیل شجاع اون، بخاطر پیگیری پرونده سکینه و اطلاع رسانی به رسانه های بین المللی، خودش تحت فشار قرار گرفت و مجبور شد از ایران پناهنده بشه. این نشون میده که پیگیری چنین پرونده هایی چه هزینه هایی داره.
فشارهای بین المللی روی پرونده سکینه اونقدر زیاد شد که حتی قوه قضاییه ایران هم مجبور شد حکم سنگسار رو به تعلیق دربیاره. اما متاسفانه، حکم جایگزین، اعدام با چوبه دار بود. خوشبختانه، با تلاش های بی وقفه وکلایش و حمایت های جهانی، حکم اعدام هم بعداً تبدیل به حبس شد و در نهایت سکینه آشتیانی پس از سال ها حبس و بلاتکلیفی، آزاد شد. پرونده سکینه یه نقطه عطش تو مبارزه با سنگسار بود و نشون داد چقدر فشار افکار عمومی میتونه تأثیرگذار باشه.
لیلا مافی و حاجیه اسماعیلوند: داستان هایی از دل جامعه
جدای از پرونده سکینه که خیلی رسانه ای شد، پرونده های دیگه ای هم بودن که صدای فعالان حقوق بشر رو درآوردن.
لیلا مافی: زن جوان با مسائل روانی
لیلا مافی، یه زن ۱۹ ساله و مادر سه فرزند (دو دختر دوقلو و یک پسر)، یکی دیگه از قربانیان سیستم قضایی بود. اون به اتهام رابطه نامشروع جنسی، به اعدام محکوم شد. اما قضیه لیلا پیچیده تر بود؛ فعالان حقوق بشر میگفتن که لیلا از سلامت روانی کافی برخوردار نبوده و رشد عقلیش در حد یه کودک هشت ساله بوده. به همین دلیل، اعترافاتش رو بی ارزش میدونستن و محکومیتش رو ناعادلانه قلمداد می کردن. این پرونده هم واکنش های شدیدی از سوی نروژ و اتحادیه اروپا به دنبال داشت و نشون داد چطور مسائل روانشناختی میتونن تو پرونده های قضایی نادیده گرفته بشن.
حاجیه اسماعیلوند: مقاومت برای لغو حکم
پرونده حاجیه اسماعیلوند، زن اهل جلفا، هم یکی دیگه از موارد جنجالی بود. حکم سنگسار حاجیه تو نوامبر به تأیید مراجع قضایی رسید و آماده اجرا بود. اما این بار هم، کارزارهای داخلی و بین المللی به راه افتادن و تلاش های زیادی برای لغو حکمش انجام شد. خوشبختانه، فشار افکار عمومی و فعالیت های حقوق بشری، نتیجه داد و گزارش هایی از لغو حکم سنگسار اون منتشر شد، هرچند که مشخص نبود آیا مجازات اعدامش به طور کامل لغو شده یا فقط شیوه اجراش تغییر کرده. این موارد نشون میدن که حتی تو لحظات آخر هم میشه با مقاومت و پیگیری، جلوی اجرای این احکام رو گرفت.
انتقادها و واکنش ها: چرا همه به سنگسار اعتراض دارن؟
سنگسار از اون دست موضوعاتیه که هیچوقت باهاش کنار نمیان. چه تو داخل ایران و چه تو سطح بین المللی، همیشه با انتقادهای تندی روبرو بوده. بیایید ببینیم چه کسانی و چطور به این مجازات اعتراض کردن.
صدای سازمان های جهانی حقوق بشر: این حکم ظالمانه ست!
سازمان های بین المللی حقوق بشر، مثل سازمان ملل متحد، عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر، بارها و بارها حکم سنگسار رو به شدت محکوم کردن. اونا این حکم رو یه مجازات بی رحمانه و غیرانسانی میدونن که با هیچ کدوم از اصول حقوق بشر سازگار نیست. میگن این حکم، آشکارا با کنوانسیون های بین المللی که ایران هم بعضی هاشون رو امضا کرده (مثل میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی)، تضاد داره. هر سال، این سازمان ها گزارش هایی منتشر میکنن و تو قطعنامه های خودشون، عملکرد قضایی ایران رو به دلیل اجرای مجازات هایی مثل سنگسار، اعدام تو ملاءعام، شکنجه و تبعیض علیه زنان، محکوم می کنن.
دولت ها و دیپلماسی: فشار روی ایران
فقط سازمان های حقوق بشری نیستن که اعتراض می کنن. دولت ها و نهادهای بین المللی هم از ابزارهای دیپلماتیک برای فشار آوردن به ایران استفاده کردن. مثلاً اتحادیه اروپا، نروژ و حتی برزیل (در مورد پرونده سکینه محمدی آشتیانی) بارها از ایران خواستن که اجرای این حکم رو متوقف کنه. یادمه رئیس جمهور وقت برزیل، لولا دا سیلوا، حتی پیشنهاد پناهندگی به سکینه آشتیانی رو داد که البته ایران این پیشنهاد رو رد کرد. این فشارها، ایران رو تو موقعیت سختی قرار داده و باعث شده که وجهه اش تو سطح جهانی خدشه دار بشه.
جنبش زنان و فعالان داخلی: قانون بی سنگسار می خواهیم!
تو داخل ایران هم، جنبش زنان و فعالان حقوق بشری، بی کار ننشستن. کارزارهایی مثل قانون بی سنگسار، سال هاست که برای حذف کامل این مجازات از قوانین ایران تلاش می کنن. این فعالان، با اطلاع رسانی، جمع آوری امضا و دفاع از محکومان، سعی دارن صدای کسایی باشن که صدای خودشون به جایی نمیرسه. این تلاش ها گاهی وقتا با تهدید و بازداشت همراه بوده، اما عزمشون رو جزم کردن که به مبارزه شون ادامه بدن. این فعالان معتقدن که این حکم، علاوه بر اینکه غیرانسانیه، باعث تضعیف جایگاه زنان تو جامعه هم میشه.
موضع مسئولین ایران: توجیهات و واقعیت ها
از اون طرف، مسئولین جمهوری اسلامی معمولاً این اتهامات رو تکذیب می کنن و بی اساس میدونن. میگن این حرف ها با هدف مخدوش کردن تصویر جمهوری اسلامی مطرح میشه. گاهی اوقات هم توجیه می کنن که اثبات جرم زنای موجب سنگسار اونقدر سخته که عملاً موردی برای اجرا پیش نمیاد یا خیلی نادره. سخنگوی قوه قضاییه هم بارها از تدبیر قضایی صحبت کرده که به معنای چشم پوشی از برخی مواد قانون مجازات اسلامی تو مواردیه که با میثاق های بین المللی سازگاری ندارن. این تدبیر قضایی، یه جورایی نشون دهنده تلاش برای کاهش فشارها و تطبیق با عرف جهانیه، اما هنوز هم حکم سنگسار به طور کامل از قوانین حذف نشده.
شاید شنیده باشید که بعضی از مسئولین قضایی می گن اجرای حکم سنگسار خیلی سخته و عملاً موارد کمی ازش پیش میاد. این حرف درست، اما آیا سختی اثبات، توجیهی برای وجود خود حکم در قانون هست؟
چالش ها و افق آینده: سنگسار بالاخره حذف میشه؟
حالا سوال اصلی اینه: با وجود همه این بحث ها و چالش ها، آیا سنگسار بالاخره از قوانین ایران حذف میشه؟ یا اینکه همیشه یه زخم کهنه رو پیکر عدالت ما میمونه؟
ابها م های قانونی و علم قاضی
یکی از بزرگترین چالش ها، ابهامات قانونی و برداشت های متفاوت از مواد قانونیه. همونطور که گفتم، حذف عبارت رجم و استفاده از مجازات شرعی تو قانون جدید، خودش یه دریچه برای تفسیرهای مختلف باز کرده. از طرفی، علم قاضی هم یه نقش خیلی پررنگ تو صدور احکام داره. قاضی میتونه با تکیه بر علم خودش، مجرمیت یا بی گناهی رو تشخیص بده، و این میتونه یه شمشیر دولبه باشه. ممکنه گاهی به نفع متهم تموم بشه و گاهی هم نه. این عدم شفافیت و امکان تفاسیر گوناگون، همیشه یکی از نگرانی های جدی بوده.
کشمکش بین قوانین داخلی و تعهدات بین المللی
ایران تو خیلی از کنوانسیون های بین المللی حقوق بشر عضو یا امضاکننده ست. از اون طرف، قوانین داخلیش بر اساس فقه اسلامی تدوین شده. این باعث میشه یه جور کشمکش و تضاد بین تعهدات بین المللی و قوانین داخلی بوجود بیاد. جامعه جهانی از ایران انتظار داره که به اصول حقوق بشر پایبند باشه و مجازات های بی رحمانه رو حذف کنه، اما از اون طرف، بخش هایی از سیستم قضایی و فقهی، اجرای این احکام رو لازم میدونن. پیدا کردن یه راه حل برای این کشمکش، کار آسونی نیست و نیاز به اراده قوی سیاسی و فقهی داره.
نقش جامعه و فشار بین المللی
تغییرات بزرگ، معمولاً با فشار از پایین (جامعه مدنی و آگاهی عمومی) و از بیرون (فشارهای بین المللی) اتفاق میفتن. هرچی آگاهی مردم درباره حقوق خودشون و این دست از مجازات ها بیشتر بشه، مطالبه برای تغییر هم بالا میره. نقش رسانه ها، فعالان حقوق بشر و وکلای شجاع تو این زمینه خیلی مهمه. از اون طرف، تداوم فشارهای بین المللی هم میتونه روی مقامات ایران تأثیر بذاره و اونا رو به سمت اصلاحات بیشتر سوق بده. آیا این فشارها در نهایت به حذف کامل سنگسار منجر میشه؟ یا فقط شاهد تعلیق و تغییر روش اجرای مجازات خواهیم بود؟ این سوالییه که آینده بهش جواب میده، اما آنچه مسلمه، مبارزه باید ادامه پیدا کنه.
خیلی ها معتقدن تا وقتی آگاهی عمومی بالا نره و فشار بین المللی ادامه داشته باشه، شاید تغییرات اساسی تو این زمینه دیر اتفاق بیفته.
جمع بندی: سنگسار، زخم کهنه ای بر پیکر عدالت
تا اینجا با هم دیدیم که سنگسار، یا همون رجم، یه مجازات پیچیده و بحث برانگیز تو سیستم قضایی ایران بوده و هست. از ریشه های فقهی و جایگاهش تو قانون مجازات اسلامی صحبت کردیم، از تاریخچه پر از توقف و ازسرگیری اجرای اون گفتیم و پرونده های شاخصی مثل سکینه محمدی آشتیانی، لیلا مافی و حاجیه اسماعیلوند رو بررسی کردیم. همچنین به واکنش های شدید سازمان های حقوق بشری، دولت های خارجی و جنبش زنان داخلی اشاره کردیم و دیدیم که مسئولین ایرانی چطور به این اعتراضات پاسخ میدن.
واقعیت اینه که سنگسار، یه زخم کهنه و عمیق رو پیکر عدالت و حقوق بشر تو ایران گذاشته. این حکم، نه تنها با کرامت انسانی سازگار نیست، بلکه وجهه ایران رو تو سطح جهانی هم به شدت تخریب کرده. با اینکه دشواری اثبات جرم زنا باعث شده که موارد اجرای اون کم باشه، اما صرف وجود این حکم تو قانون، نشون دهنده یه شکاف عمیق بین قوانین ما و استانداردهای حقوق بشری جهانیه.
حذف کامل سنگسار از قوانین ایران، نه فقط یه مطالبه حقوق بشری، بلکه یه گام مهم برای نشون دادن تعهد ایران به اصول انسانی و بهبود جایگاه زنان تو جامعه ست. این راه، راه آسونی نیست و نیاز به تلاش بی وقفه، آگاهی بخشی و فشار از همه طرف ها داره. اما تا وقتی که چنین مجازات هایی تو قوانین ما وجود دارن، وظیفه همه ماست که صدای اعتراضمون رو بلند کنیم و برای تغییر به سمت عدالت و انسانیت بیشتر، تلاش کنیم. امیدوارم با افزایش آگاهی و تلاش جمعی، روزی برسه که دیگه هیچ پرونده سنگساری تو هیچ کجای دنیا، و مخصوصاً تو کشور ما، باز نشه.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "سنگسار زنان در ایران: بررسی قوانین، پیامدها و ابعاد حقوق بشری" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "سنگسار زنان در ایران: بررسی قوانین، پیامدها و ابعاد حقوق بشری"، کلیک کنید.